روابط عمومی فرهنگسرای سالمند نیز به این مناسبت فعالیتهای گستردهای را آغاز کردهاست. به مناسبت این روز و هفتهای که از سوی فرهنگسرای سالمند بهعنوان هفته سالمند نامیده شده با مسئول این فرهنگسرا به گفتوگو نشستیم. اکرم شاهرخی از سال 1380 و همزمان با آغاز به فعالیت فرهنگسرای سالمند بهعنوان مسئول فرهنگسرا مشغول به کار شدهاست. در حال حاضر بیش از 20 هزار سالمند تهرانی تحت پوشش این فرهنگسراهستند و انتظار میرود با برنامهریزیهای مختلف خدمات رسانی به سالمندان توسط این فرهنگسرا در سالهای آینده بیشتر شود.
هر روز صبح هنگامی که خیابانها پر از ازدحام خودروهاست، هنگامی که ساکنان این شهر بزرگ با شتاب و عجله سرکار خود حاضر میشوند، پارکهای این شهر بزرگ به آرامی و بدون هیچ شتابی از افرادی پر میشود که روزگاری در ازدحام خیابانها راه میرفتند و با شتاب از کنار هم عبور میکردند. پارکها هر روز میزبان کسانی است که پر از خاطرات دور و نزدیکاند؛عدهای که از آنان بهعنوان افراد با تجربه یاد میشود و بر ضرورت بهرهمندی از تجاربشان بسیار تاکید میشود. اما همه این شعار هنگامی که سری به پارکهای تهران میزنیم رنگ میبازد.
دیگر رؤیای نشستن زیر کرسی و گوش دادن به داستانهای بزرگترها رنگ باخته است. دیگر هیچ کس در خاطرش داستانهای قدیمی مادربزرگها را به یاد ندارد. این همه آن چیزی است که از روزگار گذشته به جا مانده است. آن شکوه کهن بزرگترها در پای جهان جدید قربانی شدهاست و امروزه به جای آن خاطرات خانه سالمندان در جایجای شهر جلوه کرده و خود را به همه تحمیل کردهاست.
به زعم آمار در حال حاضر 7/6 درصد جمعیت کشور را سالمندان تشکیل میدهند که این میزان تا سال 1400 به 9 تا 10 میلیون نفر خواهد رسید. براساس پیشبینیها انتظار میرود تا سال 2050 میلادی جمعیت سالمند کشور به 25 میلیون نفر افزایش یابد.
بیتردید این آمار بسیار هشداردهنده است. تهران در حال حاضر حدود یک میلیون سالمند را در خود جای دادهاست. اما به تعبیر اکرم شاهرخی، مدیر فرهنگسرای سالمند، امکانات مناسبی برای سالمندان فراهم نشدهاست. او میگوید: در گذشته چون خانوادهها بهصورت گسترده زندگی میکردند، سالمندان را در کنار خود نگه میداشتند. اما با گسترش زندگی شهرنشینی، خانوادهها بهصورت هستهای زندگی میکنند و سالمندان عمدتا تنها هستند و در کنار خانوادهها جایی ندارند. آنان با مشکلات بسیاری روبهرو هستند؛ اینکه جایی برای گذران اوقات فراغت خود ندارند و کمتر از آنان بهعنوان الگوهای باتجربه استفاده میشود. از اینرو انتظار میرود تا فضاهایی برای سالمندان اختصاص دهیم؛ فضاهایی که آنها بتوانند به راحتی در آن اوقات فراغت خود را بگذراند و فعالیتهای مختلف انجام دهند و همچنان در تلاش باشند.
شاهرخی در ادامه به راهاندازی اماکن مختلف برای فعالیت سالمندان اشاره میکند. او معتقد است: سالمندان دنیایی از تجربه هستند. باید از این تجاربشان استفاده کرد یا دست کم آنان را به حال خودشان نگذاشت. انتظار میرود همانطور که شهرداری فضاهایی برای خانمها اختصاص میدهد و به فکر این بخش از اقشار جامعه است، برای سالمندان نیز مکانهای خاصی طراحی کند. باید باشگاههای سالمندی راهاندازی شود؛ هرچند در این باره اقداماتی نیز در طول سالهای گذشته در سطح شهر تهران و با حمایت شهرداری آغاز شد. اما تمامی شهرداریهای مناطق که قول همکاری دادهبودند، بهدلیل تغییر مدیریت، فعالیتهای اجرایی را آغاز نکردهاند. تنها شهرداری منطقه 8 با اقدامات مناسب توانست باشگاه سالمندی را راهاندازی کند. اما این همه ماجرا نیست، مسلما یکی از اقداماتی که میتوان در سطح شهر انجام داد این اقدام است.
شاهرخی در ادامه به ویژگی سالمندان میپردازد و میافزاید: سالمندان 2 گروه هستند؛ عدهای که میتوانند در کنار خانوادهشان زندگی کنند و برخی دیگر سالمندانی هستند که نیاز به مراقبت و نگهداری دارند. باید برای هر دو گروه برنامههای مشخصی داشته باشیم. بهویژه اینکه در آینده جمعیت کشور پیر میشود و در نتیجه جمعیت سالمند کشور چند برابر تعداد فعلی خواهد بود. اگر ما نتوانیم در حال حاضر برای 4 میلیون سالمند کشور ویک میلیون سالمند تهران برنامهریزی کنیم، مسلما برای برنامهریزی برای جمعیت 10 میلیونی سالمندان در 15 سال آینده با بحران روبهرو خواهیم بود.
در جستوجوی جایگاه مناسب
افرادی که به سن سالمندی میرسند حداقل توقع آنان از دستگاهها و سازمانهای دولتی چه میتواند باشد؟ آیا پس از سالها تلاش و انجام فعالیت مستمر این انتظار نباید وجود داشته باشد که از حداقل سطح زندگی و امکانات رفاهی برخوردار باشند؟ علاوه بر سازمانهای بازنشستگی کشوری و لشگری سازمانهای بسیاری وجود دارند که دارای کانون بازنشستگان مختص بهخود هستند و کارمندان بازنشسته آن سازمان را تحت پوشش قرار دادهاند. فعالیت عمده این کانونها چیست؟ آیا توانستهاند باری را از روی دوش بازنشستهها و سالمندان بردارند؟ و آیا اساساً مسئولان و سازمانها برای این قشر از جامعه برنامههای خاصی را در نظر گرفتهاند؟
اکرم شاهرخی در اینباره میگوید: قانون اساسی کشور از حقوق اجتماعی سالمندان دفاع کردهاست. اما متأسفانه آنگونه که در قانون آمدهاست به حقوق این قشر توجه نمیشود. اگر قرار است عدالت اجتماعی تحقق یابد، باید سازمانهای متولی، به مطالبات سالمندان جامعه پاسخ دهند. همه مسئولان اعم از نهادهای ذیربط و حتی دستگاههای مختلف بهویژه وزارت رفاه و سازمان بهزیستی به این موضوع توجه کنند. ما هر سال شاهد رشد 5/2 درصدی سالمندان کشور هستیم. این موضوع باید مورد توجه دولت قرار گیرد تا سالمندان ما بتوانند جایگاه مناسب خود را به دست آورند.
رئیس فرهنگسرای سالمند ادامه میدهد: امسال شعار سازمان بهزیستی به سالمندان اختصاص داشت. اما هنوز بسیاری از سازمانهای مربوطه نتوانستهاند فعالیت مناسب و قابلقبولی داشته باشند. شورایعالی سالمند چندین جلسه تشکیل نشدهاست. در واقع 2 سال از آخرین جلسهای که برگزار کردهاند، میگذرد. آنچه بهنظر میرسد این است که این شورا باید قدری جدیتر وارد شود. کمیتههای مختلف آن باید فعال شوند. تردیدی نیست که سالمندان نیاز به خدمات بیمهای و درمانی دارند. جمعیت ما در آینده جمعیت سالمند میشود. این در حالی است که هنوز هیچ برنامهای برای ساماندهی و برنامهریزی برای آنان نداریم. انتظار میرود شورایعالی سالمند، خدمات مورد نیاز سالمندان را هرچه زودتر راهاندازی کند.
تکریم یا تامین نیاز
بارها از سوی مراکز مختلف اعلام شدهاست که آلودگی هوا باعث کاهش طول عمر مردم تهران میشود. مسلما زندگی در تهران- شهری که اصلا به نیاز شهروندانش توجه نمیکند- نمیتواند برای سالمندان مناسب باشد. زندگی در شهری که کمترین امکاناتی در اختیار شهروندانش نمیگذارد، چندان مطلوب نیست.رئیس فرهنگسرای سالمند خاطرنشان می کند: متأسفانه در سالهای گذشته جایگاه سالمند خدشه دار شدهاست. البته طرحهای مختلف فرهنگسرا برای از میان برداشتن این تلقی با مشکلات بسیار در حال اجراست. بهعنوان مثال طرح منزلت که ابتدا با موفقیت به اجرا درآمد، بهدلیل مشکلات بسیار هماکنون کارایی لازم را ندارد. همچنین در سالجاری ما به مناسبت روز جهانی سالمند، یک هفته را بهصورت نمادین، هفته سالمند نام نهادهایم.
هدفمان هم از این کار ایجاد تلقی درست در مورد جایگاه سالمندان در جامعه است،چرا که در حال حاضر بسیاری از نهادهای مربوطه اقدامی قابل توجه در مورد سالمندان انجام نمیدهند. اکرم شاهرخی همچنین یادآور میشود: در حال حاضر 40 کانون فعال در فرهنگسرای سالمند بهصورت خودکفا در حال فعالیتند. درست است که مسئولان برای مطالبات سالمندان چندان اقدام قابل توجهی نمیکنند، اما خود سالمندان نباید جمعها و کانونهای خود را از دست دهند. آنها دنیایی از تجربه و ارتباط دارند و میتوانند با تکیه بر داشتههای خود کانونهای خود را فعال کنند و مشارکتهای اجتماعیشان را از سر گیرند. عمده برنامههای فرهنگسرای برنامههای عامالمنفعه است.
سخن پایانی شاهرخی اما رنگو بوی دیگری میگیرد. او با لحنی دلسوزانه میگوید: تکریم سالمندان فقط در این نیست که از چند سالمند تقدیر کنیم بلکه باید اقدام عملی در این بخش پیشه کنیم. چندی پیش رئیسجمهوری محترم قولهایی برای حمایت از سالمندان دادند که تا به امروز هیچ کدام عملی نشده است. انتظار میرود دولت برای خدمات رفاهی و بیمهای اقدام مناسبی کند.